گروه فرهنگي مشــرق- البته اين حملات به اين سايت اينترنتي محدود نشد و در گوشه و کنار برخي وب سايت هاي خبري و حتي وبلاگ ها در اين باره مطالبي را منتشر کردند. اما ريشه اين ماجرا به چند هفته از برنامه راز و زمان برگزاري جشنواره فيلم فجر باز مي گردد. اسدالله نيک نژاد که در سينماي آمريکا و هاليوود او را با نام "اسي نيکنژاد" مي شناسند به عنوان يکي از داوران جشنواره فيلم فجر معرفي شد، اما کمي بعد برخي رسانه ها با مطرح کردن برخي اتهامات از جمله اينکه وي سازنده آثار مستهجن و به عبارت دقيق تر "فيلم هاي پورنو و اروتيک" است با فشار بر وي موجب شدند که وي از داوري اين جشنواره استعفا کرده و کنار برود؛ اگر چه نيکنژاد همچنان در برابر اين اتهامات سکوت کرد ليکن خاک ايران را ترک نکرد.
چندي بعد؛ يعني همان پنج شنبه ياد شده؛ نادر طالب زاده نيک نژاد را به برنامه راز دعوت کرد و گفت و گويي در باره فيلم سازي و وضعيت توليدات سينمايي در هاليوود با او ترتيب داد. اين بار نوک پيکان همان جريان رسانه اي اگر چه بهانه اش همچنان نيک نژاد بود اما راز و همه کساني که به اين زنجيره فرهنگي نو ظهور تحت پاراديم انقلاب اسلامي در سيما متصل بودند را نشانه رفت.

محتواي گزارش ها همچنان همان موضوع قبلي بود و مطلب تازه اي نداشت ولي تيترها هر روز برنامه راز و پس از نادر طالب زاده و حتي حسن عباسي را هدف مي گرفت و اتهامات عليه نيک نژاد هم هيزمي بود که آتش را گرم مي گرد.
برخي رسانه ها که يک سال پيش پرداختن شان به يک بازيگر بد سابقه ايراني که در آثار دست چندم ضد ايراني مانند "سنگسار ثريا" ايفاي نقش کرده و فعاليت اخيرش گويندگي متن فيلم ضد ايراني "ايرانيوم" است  خبر ساز شده بود؛ حال با انتقاد از دعوت نيک نژاد که از او با عنوان کارگردان "اروتيک ساز" از او ياد مي کردند به شدت از برنامه راز مورد انتقاد کرده و حتي برخي از کارشناسان شرکت کننده در برنامه هاي قبلي را مورد طعن و سرزنش قرار مي دادند که چرا در مقابل اين اقدام ضد ارزشي راز خاموش بوده و واکنشي نشان نمي دهند. در چنين شرايطي بود که بالاخره نيک نژاد واکنش نشان داده و شکايت کرد.
فارغ از ماجراي نيک نژاد بياييد چند احتمال و گمانه را در باره انگيزه ها، نوع اتهاماتي و اهداف آنها بررسي کنيم.
1- اسدالله نيک نژاد پيش از آنکه ميهمان برنامه راز باشد ميهمان رسمي دولت ايران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. بياييد فرض کنيم که اتهامات نسبت داده شده به وي درست باشد؛ منبع اين اتهامات کجاست؟ تمام اين اتهامات مربوط به وب سايت "IMDB" است. اين وب سايت يکي از دم دستي ترين منابع اطلاعات سينمايي است و جايگاهي مانند ويکي پديا در سينماي جهان دارا است. از جستجوي نگارش انگليسي نام نيک نژاد نيز اولين وب سايتي که اين اطلاعات را به دست مي دهد همين وب سايت است. از طرفي اطلاعاتي که از اين وب سايت برداشته شده و به عنوان افشاگري ارائه شده است تنها در حد پوستر فيلم هايي است که در صفحه مربوط به نيک نژاد وجود داشته و پا از اين مرز فراتر گذاشته نشده است و به عبارت بهتر دسترسي به موارد اشاره شده تنها با دانستن نگارش انگليسي نام نيک نژاد بدون احتياج به سطح اطلاعات بيشتر درباره زبان انگليسي و يا اطلاعات فني فيلم سازي ممکن بوده است. حال سوال اين است که آيا مسوولين دعوت کننده نيک نژاد حتي تا اين سطح نيز به اطلاعات دسترسي نداشته اند. و در صورت دسترسي به اين اطلاعات و آگاهي از اين سوابق چه انگيزه اي سبب شده است تا چنين فردي را با چنان سوابقي به ايران دعوت کنند.
سوال ديگر اين است که نيک نژاد ببا توجه به چنان سوابقي به چه دليل خود را در مرکز توجه قرار داده است. و سوال مهم تر اينکه نادر طالب زاده با توجه به اينکه تحصيلات خود را در زمينه سينما انجام داده است، سينماي آمريکا را مي شناسد، زبان انگليسي را به راحتي سخن گفته و مي خواند و مي نويسد و برنامه اي مبتني بر تحقيق را رهبري مي کند و از همه مهم تر داراي سوابقي است که او را به انقلاب اسلامي و ويژگي ها ي اسلامي آن گره مي زند؛ آيا اين فرد را نمي شناسد؟ خصوصا اينکه مطالب منتشر شده درباره او را در زمان داوري جشنواره فيلم فجر خوانده است؛ آيا او طريقه استفاده از موتورهاي جستجوگر اينترنتي را نياموخته و يا وب سايت هايي مانند "IMDB" که مطالب مهم افشاگرانه در خود دارند را تا به حال نديده است. اصولا چه منافعي در قبح زدايي از پورنو سازي- در صورت صحت ادعاهاي برخي پايگاه هاي خبري عليه نيک نژاد- و تبليغ فيلم سازاني از اين دست عايد طالب زاده مي شود؟
با اين همه به نظر مي رسد طالب زاده مي داند چه مي کند و به کاري که انجام داده اعتقاد دارد. گفت و گوي کوتاه او با ايسنا نيز بر اين مساله مهر تاييد مي زند که وي با وجود در دسترس داشتن و رويت همه اطلاعاتي که نويسندگان گزارش مورد اشاره به آن استناد کرده اند هيچکدام از اين اتهامات را نمي پذيرد و عجيب اينکه با وجود موضع گيري محکم طالب زاده کسي به محاجه با او نمي پردازد و همچنان فقط اين برنامه راز است که مورد هدف قرار مي گيرد.
2- گمانه دوم نيز بر اساس همين فرض مطرح مي شود که اتهامات عليه نيک نژاد درست باشد؛سوال: نيک نژاد با چه عنواني خطاب قرار مي گيرد؟ کارگردان "اروتيک ساز"؛ متاسفانه براي اين عنوان و نسبت دادن اين عنوان به نيک نژاد هيچ گونه مدرک مستندي در گزارش ها وجود ندارد. ممکن است اين مطلب گفته شود که منبع اين ادعا نيز در همان وب سايت اشاره شده موجود است؛ که دقيقا در همان وب سايت در بخش آثاري که توسط نيک نژاد کارگرداني و يا نگارش شده است هيچ اثري از آثار اروتيک يا پورنو يافت نمي شود. تنها چيزي که نيک نژاد را به پوستر هاي به نمايش در آمده پيوند مي دهد عنوان تهيه کنندگي با پسوند و پيشوند هاي متنوع است. آيا نيک نژاد در تهيه کنندگي اين آثار نقش جدي و موثر و تعيين کننده داشته است که به عنوان يک از خالقان اثر محسوب شود؟ در صورتي که چنين است چرا بر روي همان پوستر ها و حتي در ليست اوليه عوامل توليد اثري از او نيست؟
جالب اينکه در بيوگرافي منتشر شده از نيک نژاد در همين سايت هيچ اشاره اي به توليد اين آثار توسط او به عنوان کارنامه حرفه ايش نشده است؛پس تنها يک پاسخ مي ماند و آن اين است که نيک نژاد يک عنصر تعيين کننده در آثار مورد اشاره نبوده است؛ اين همان مطلبي است که او خود آن را مطرح و تصديق مي کند. او مي گويد که تنها به واسطه اشتغال در استوديوي سازنده، مسائل مربوط به امور اداري و مالي اين آثار به او رجوع داده مي شد که اين مسووليت ها نيز در هاليوود عنوان تهيه کنندگي دارند.
نيک نژاد نکته ديگري را نيز اشاره مي کند و آن اينکه صرف استفاده از تصاوير برهنه بر روي پوستر و جلد فيلم ها و دي وي دي ها به معناي پورنو و اروتيک بودن فيلم نيست؛ چه اين انتخاب تصاوير ، کاملا يک فعاليت تجاري بوده و تبليغاتي است، و البته هيچ کدام از اين آثار نيز در رده بندي سينماي آمريکا اروتيک يا پورنو محسوب نمي شوند و داراي اين رده بندي نيستند.
****
آيا مساله حضور اسدالله نيک نژاد در برنامه راز است؟ آيا تا پيش از طرح مواردي که برخي وب سايت ها عليه او مطرح کردند کسي او را به اين نام مي شناخت؟ آيا راز او را با آن آثار به مردم ايران معرفي کرد؟ نيک نژاد را با شهره آغداشلو مقايسه کنيد که وي با چه آثاري در ميان مردم ايران شناخته شده است و هر بار معرفي مي شود. نيک نژاد به عنوان سازنده آثاري همچون "پاييز صحرا"، "برنج خونين" و "درد همسنگرم" به مردم ايران معرفي مي شود و در مقابل نه نيک نژاد که برنامه راز آن هم نه به عنوان يک برنامه تلويزيوني که به عنوان يک رسانه و در مقايسه با رسانه هاي ديگر مورد حمله قرار مي گيرد و نه تنها راز که طيف فعالان فرهنگي مرتبط با آن که در حال تبديل شدن به يک زنجيره اند. آيا راز يک خطر است؟ چرا و براي چه کساني؟